سهگانهای که پیش روی شماست، حاصل نگاه به اقلیمی است که آرامآرام فرو میپاشد؛ اقلیمی که سقوطش نه با یک فاجعهٔ ناگهانی، بلکه با زنجیرهای از تغییرات نرم، خزنده و بیصدا آغاز شده است. این سه گزارش، سه مرحله از یک بحران پیوستهاند—بحرانی که از آسمان شروع میشود، در رگهای زمین جریان پیدا میکند و در نهایت ستون فقرات زیستکره را نشانه میگیرد. در این روایت، باران دیگر نغمهٔ آغاز نیست؛ خشکسالی تنها یک وضعیت اقلیمی نیست؛ و مرزهای اکولوژیک، خطوطی نیستند که بتوان بیهزینه از آنها عبور کرد.
در گزارش نخست، وقتی باران مسیر خود را گم میکند، داستان از همانجا آغاز میشود که همیشه آغاز میشد: از آسمان. اما این بار، نظم بارش فرو ریخته است. پاییز دیر از راه میرسد، رطوبتها بهجای آنکه به زمین برسند در هوا گم میشوند، و کشاورزی و دامداری—ستونهای معیشت لرستان و زاگرس—با بیرحمانهترین شکلِ بیثباتی روبهرو میشوند. این گزارش نشان میدهد که اختلال بارش فقط یک «پدیدهٔ اقلیمی» نیست؛ ضربهٔ اولِ سقوط است. ضربهای که هنوز آرام است، اما پیامدهایش ریشهای و عمیقاند.
در گزارش دوم، زاگرس در تب خشکسالی، این اختلال به تن تبدار زاگرس منتقل شده است. خشکسالی، دیگر یک واژهٔ معمولی در خبرها نیست؛ یک وضعیت فیزیکی، زیستی و حتی روانی برای سرزمینی است که قرنها با نظم بارش خو گرفته بود. خاک میسوزد، چشمهها قدرت خود را از دست میدهند، دما بالا میرود و فرسایش زمین شتابی میگیرد که دههها تلاش انسانی را بیمعنا میکند. زاگرس، آخرین دیوارهٔ اقلیمی ایران، در حال لرزیدن است. این بخش، تصویری از سرزمینی میدهد که در یک تب مداوم گرفتار شده—تبی که نه با گذر زمان، که با هر سال بدتر میشود.
و سرانجام، در گزارش سوم، خط قرمز اکولوژیک شکست، پردهٔ نهایی این سهگانه نمایان میشود؛ جایی که بحران، تنها یک تهدید آینده نیست، بلکه واقعیتی جاری است. جنگلهای بلوط—گنجینهٔ دیرپای زاگرس—در برابر خشکسالی، آفات، قطع درختان و سیاستهای ناکارآمد، در حال فروپاشیاند. زوال این جنگلها، آخرین خط دفاعی طبیعت در برابر تغییرات اقلیمی است. وقتی این خط بشکند، خاک دیگر نمیماند، آب دیگر ذخیره نمیشود، و امید به تابآوری سرزمین از میان میرود. این گزارش، هشدار نیست؛ اعلان وضعیت قرمز است.
این سهگانه، تماشای بحران از دور نیست. دعوتی است برای دیدن حقیقت، پیش از آنکه دیر شود. آنچه امروز در لرستان و زاگرس رخ میدهد، نه یک استثناء، بلکه چهرهٔ آیندهٔ سرزمینی است که راهش را بهسوی خشکتر، گرمتر و ناپایدارتر شدن گم کرده است.
اگر این گزارشها کوبندهاند، از آنروست که واقعیت کوبنده است. و اگر گاهی بیرحماند، از آنروست که طبیعت در برابر بیتوجهی ما، دیگر مجالی برای نرمی باقی نگذاشته است.

هر سه گزارش در رسانه های استان بازتاب داشته اند.
محسن تیزهوش