یک انسان، یک سمور؛ درامی به سبک طبیعت

«بیلی و مولی: داستان عشق سمور» نام مستندی محصول کشور آمریکاست که در سال۲۰۲۴ میلادی به تهیه‌کنندگی کمپانی نشنال‌جئوگرافیک تولید و سپس از طریق پلتفرم‌های جهانی پخش شده؛ کارگردان این مستند عاشقانه و سرگرم‌کننده «چارلی همیلتون جیمز» است که روایتی دوستانه از ارتباط انسان و محیط‌زیست ساخته. این مستند اثری دلچسب و دوست‌داشتنی از ذات طبیعت است که در آن مرزی برای دوستی و صلح وجود نداشته و همه‌ی موجودات می‌توانند در کنار هم زیست کنند. فیلم‌برداری اثر کاملا در خدمت محتواست و موسیقی نیز در ساخت فضا بسیار موثر عمل کرده؛ مستند با قاب‌هایی زیبا و حماسی آغاز می‌شود که برای تماشاگر نوعی آرامش را به همراه دارند.

روای اثر یک زوج پا به سن گذاشته هستند که به جزایر شتلند (آخرین پناهگاه بریتانیا قبل از قطب شمال) کوچ می‌کنند تا روزگاری آرام را سپری کنند. این کوچ آغاز آشنایی آنها با یک سمور است که گویا مادر خود را به دلایلی نامعلوم از دست داده؛ گفتارمتن مستند را زن آغاز کرده و تا پایان نیز روایت‌گر اتفاقات خاص مستند می‌ماند. داستان از یک نمای زیبا در یک گُلدن‌تایم سینمایی آغاز شده و مردی در حال قایق سواری را می‌بینیم که شروع آشنایی او با یک سمور نابالغ است؛ مرد(بیلی) نام سمور را (مولی) گذاشته و آرام آرام به یکدیگر اعتماد می‌کنند. بیلی و همسرش سوزان، فرزندی ندارند و حالا این سمور حفره‌ی درونی آنها را از لحاظ احساسی پر می‌کند؛ با این همه مستند درگیر عواطف و سانتی‌مانتالیسم زودگذر و سطحی نشده و سعی می‌کند تا تنها راوی چگونگی ارتباط یک انسان و یک سمور باقی بماند.

اثر در چند فصل فیلمبرداری شده و از حرکات دوربین میتوان هوشمندی تیم سازنده را تحسین کرد؛ آنها از پس اقلیم خاص منطقه، به ویژه در زمستان، برآمده‌اند. فیلم به خوبی مخاطب را با بیلی و مولی همراه کرده و به تماشاگر این اجازه را می دهد تا آنها را در خود پذیرفته و با نقاط عطف اثر همراه گردد؛ بیلی برای شناخت بیشتر یک کتاب راهنما تهیه میکند تا نیازهای مولی را به درستی و با علم درک کند. این رفتارشناسی اکولوژیک به بیلی (انسان) کمک کرده تا نوع تغذیه مولی (سمور) را به نیکی دریافت کند. یکی از لحظات ناب این مستند تلاش مرد برای ساختن خانه برای سمور دوست‌داشتی و با مزه اثر است. بازیگوشی‌های سمور، خانه‌دار شدن و حتی مریض شدنش ببینده را به دیدن تشویق کرده و به نظر می‌رسد همین اتفاقات برگ برنده مستند باشد. به تصویر کشیدن شفق قطبی و نمایش روال عادی زندگی با تمام فراز و فرودهایش، گرمی خاصی به چشمهای ببینده منقل میکند که در نوع خود کم‌نظیر بوده و که همین نشان از حرفه ای بودن تیم تولید دارد.

نگرانی بیلی با شروع فصل سرد(زمستان) به درستی به تصویر کشیده شده و گم شدن سمور در طوفان سبب تقویت پیرنگ داستانی نهفته در تصاویر میگردد؛ کمی بعد سمور به خانه بازمیگردد اما اینبار با یک توله در شکم و چقدر تصویر او و بچه اش در حال بازی و سرکشی، قوی و سرشار از عشق و زندگی برای بیلی و همسرش از کار درآمده. بیلی از اینجا به بعد یک تصمیم سخت میگیرد؛ او باید مولی و بچه اش فاصله بگیرد و تنها او را از دور مشاهده کند. مستند در پایان‌بندی نیز رنج جدایی این دو موجود ( انسان و سمور) را به دراماتیک‌ترین شکل ممکن روایت کرده. در میان توجه فیلم و زوج داستان، یک موضوع قابل نقد است؛ حیوان دوستی اثر زمانی کامل میشود که آنها به سگ خانگی خود نیز توجه کنند اما این اتفاق بسیار کمرنگ بوده و این موجود همیشه تنهاست!

با این همه، این مستند یکی از تأثیرگذارترین فیلم‌های سال بوده زیرا در توجه و نگاه سازنده به طبیعت نوعی احترام و بینش قوی وجود دارد که قابل ستایش است؛ انسان و طبیعت همیشه یک رابطه بسیار پیچیده و مشترک داشته‌اند اما ارتباط بیلی و مولی به شکلی اخلاقی، خالص و ساده رخ داده. مستند یک پیام روشن دارد؛ ما همگی می توانیم کنار هم زندگی کنیم و انسان به جای اشرف مخلوقات بودن بهتر است نگهبانی برای سیاره زمین باقی بماند.

” تماشای این مستند “

به چاپ رسید

About محسن تیزهوش

Check Also

کلوزآپِ زاگرس؛ رنج‌نامه‌ی یک اکوسیستم

یکی از رخدادهای خوب در استان‌های زاگرس‌نشین ظهور فیلمسازانی‌ است که برای زیستن تفکر دارند؛ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *