«تنهاترین نهنگ: در جستجوی ۵۲» در ۹۶ دقیقه به کارگردانی «جاشوآ زمن» و با تهیهکنندگی «لئوناردو دیکاپریو» و «آدریان گرنیر» در سال ۲۰۲۱ تولید شده است. این مستند یک پژوهشِ ماجراجویانه از زندگی یک نهنگ ناشناخته در عمق اقیانوس آرام است که از شبکهها و پلتفرمهای جهانی پخش شده و نقدهای متفاوتی را بهسمت خود جلب کرده. بسیاری از منتقدین آمریکایی بر این باورند که این اثر حاصل یک سادهلوحی و سادهانگاری علمی است و به هیچ لحظه دراماتیکی نرسیده و البته نقدهای مثبتی هم برای این فیلم نوشته شده که این مستند را در یک فرمِ سینمایی و دارای ساختار، تحلیل کردهاند. بهنظر میرسد سازندگان بیش از آنکه دغدغه ساخت یک اتفاق محیطزیستی را داشته باشند، بیشتر یک اثر تبلیغاتی، کمعمق و بهشدت سانتیمانتال ساختهاند که طرحِ موضوع در همان دقایق ابتدایی تمام شده است و مخاطب با یک مستند کشدار روبهرو میشود.
اما تنهایی یک نهنگ برای بسیاری از انسانهای معاصر جذاب شده است، زیرا امروز بسیاری از مردمان جهان در تنهایی و افسردگی زندگی میکنند؛ چندین آلبوم موسیقی، تابلوهای نقاشی و مستندهای علمی، الهام گرفته از زندگی این زیستمند ساخته شده که نشان از علاقه بشر به نوع زیست این موجود دریایی است. نکته مهم اینجاست که هیچکس تاکنون این نهنگ را ندیده و سالهاست که کسی بهدرستی نمیداند که او زنده است یا مرده!
ماجرای شناخت این نهنگ از سال ۱۹۹۲ میلادی و از طریق برنامه فوقسری نیروی دریایی ایالات متحده شروع شد؛ آنها متوجه صدایی مرموز با فرکانس ۵۲ هرتز در اقیانوس آرام شدند. دکتر «ویلیام واتکینز»، زیستشناس نیروی دریایی، آوای منتشرشده را از یک نهنگ حدس زد و این نکته را برای اولینبار بیان کرد که در این فرکانس نهنگ دیگری قادر به شنیدن و فهمیدن پیام نیست. پس از این اتفاق بود که نهنگ ۵۲ از طریق روزنامههای آمریکا بهعنوان تنهاترین موجود زمین به همگان معرفی شد. این نوع از زیستن منبع الهامی برای انواع پژوهش و تحقیق و همذاتپنداری بشر شد؛ این نهنگ در تمام عمر خود در اقیانوس تنها بوده و از هیچ همنوعی پاسخی دریافت نکرده بود. تحقیقات در این زمینه بهروشنی علت این درجه از فرکانس را بیان نکرده و کسی نمیداند که این نهنگ در بحث تنوع زیستی اولین نوع از گونه خودش است یا آخرین.
ایده ساخت مستندی با نگرشی نو به زندگی این نهنگ ابتدا به ذهن کارگردان رسید و بعد، همراهی سازمانهای حامی حیواناتِ دریایی را بهدنبال داشت. با اینهمه اگر ستاره دنیای تصویر، «لئوناردو دیکاپریو»، به چرخه تولید اضافه نمیشد، امکان ساخت این فیلم غیرممکن بود؛ زیرا هزینه ساخت آن با یک اثر سینمایی در هالیوود برابری میکرد. مستند بهشدت جاهطلب است و برای یافتن نهنگ، روزها و سالهای زیادی را تلف میکند؛ زیرا دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که این گونه را نمیتوان یافت. مستند در چند اتفاق بهخوبی عمل کرده و مخاطب را به سوژه نزدیک میکند؛ فیلمبرداری متناسب با فضای پهناورِ اقیانوس، استفاده بجا از موسیقی و تدوینی که هر چه راش بوده را بهکار گرفته تا شاید مخاطب برای دیدن اثر ترغیب شود. نقطه ضعف این اثر در کارگردانی و گسترش بیهوده سوژهای اگزوتیک است که چیزی به داشتههای علمی بشر اضافه نمیکند. محتوای اثر نیز در بسیاری از سکانسها از حالت علمی خارج شده است و مخاطب جدی را به احساسات زودگذر نزدیک میکند.
مستند «تنهاترین نهنگ: در جستجوی ۵۲» یک اثر خوشنیت، اما در لحن خود بهشدت آشفته است و فقط به بلندپروازیهای اصلی خود فکر میکند؛ خط اصلی این مستند چندان شفاف نیست و تلاش کلی این اثر روی یک خط استوار است؛ مأموریتی برای یافتن سوزنی در انبار کاه!