مستند رودخانه؛ عاشقانه‌­ای نا­آرام برای آب

«رودخانه» نام مستندی بلند و محصول سال ۲۰۲۱ کشور استرالیا است و هنرپیشهٔ آمریکایی «ویلم‌­دفو» نیز به‌عنوان راوی در آن حضور داشته و کارگردانی این اثر نیز به‌طور مشترک با «جنیفر پیدوم» و «جوزف نیزتی» بوده که پیشتر «پیدوم» در سال ۲۰۱۷ با مستند «کوهستان» نظر مثبت بسیاری از منتقدان را به‌سمت خود جلب کرد. موفقیت کوهستان در جذب مخاطب سبب شد تا این کارگردان دوباره از همان تکنیک برای مستند جدید استفاده کند و بدین‌شکل بود که دغدغهٔ بیان تصویری حفاظت از رودخانه‌های زمین به یک درام منسجم در روایت تبدیل شد.

سازندهٔ اثر با استفاده از یک فیلمنامه‌ٔ منثور و مهندسی‌شده و با فیلمبرداری فوق‌العاده حرفه‌ای و اضافه کردنِ آهنگ‌های ارکستری کاربلد و همچنین صداگذاری‌های هوشمندانه و درنهایت با تدوینی درخشان، یک فیلم مؤثر در بیان سینمایی را به تماشاگر جهانی هدیه داده است. این مستند، روایتگرِ یک داستان بومی با رویکردی جهانی است که قصهٔ اصلی آن از یک زخم کهنه برآمده است و امروز در نقاط بسیاری از زمین می‌توان این نگرانی را که با از بین رفتن رودخانه‌ها، بستر زمین برای فرسایش خاک آماده شده و با انواع آلودگی‌های صنعتی، زندگی سالم تبدیل به یک آرزو شده، مشاهده کرد. مستند با این جمله آغاز می‌شود که هزاران نفر بدون عشق زندگی کردند، اما یک نفر بدون آب از پس زندگی برنیامده و مخاطب بعد از این جمله با سکانس ارکستر و گویندهٔ متن همراه می‌شود و درنهایت با تصاویری از پیوند انسان و رودخانه به جریان زندگی می‌پیوندد. نیاکان انسانِ امروزی به مدت هزاران سال آب را پرستش می‌­کردند و رودخانه‌­ها را، خدایان روی زمین می‌­دانستند؛ اما با گذشت زمان، فرزندان آدم، خدایان را به بردگانی فرومایه تبدیل کردند؛ البته این خیال آنها بود زیرا کمی بعد این نکته را درک کردند که شاید بتوان بی‌­عشق زندگی کرد، اما بی‌آب هرگز!

هرچند تصاویر این مستند به‌درستی نشان می‌دهد که انسان‌ها در پی‌ منافع خود سبب از بین رفتن بسیاری از رودخانه‌های زمین شده‌اند. مستند با اتفاقات تاریخ طبیعی شروع می‌شود؛ یک آغاز رمانتیک بین انسان و طبیعت که در ادامه به ابعاد تراژیک می‌­رسد. عمیق‌ترین سؤالی که فیلم از ما می‌پرسد این است که آیا واقعاً تخریب رودخانه ارزش آن را دارد که آبادانی و زیستن در محیط‌زیستی سالم را به توسعهٔ ناپایدار ترجیح دهیم؟

بارزترین نکتهٔ مستند جایی‌­ست که در تاریک­ترین نقطه (جایی که انسان همه‌چیز را نابود می‌کند) متوقف نشده و راه را برای تفکر و بازگشت به طبیعت باز می‌­گذارد. این مستند به‌دلیل اشاره به نوع زندگی و شرایط رودخانه‌ها می‌تواند در مدارس و دانشگاه‌ها نقش یک مسترکلاس آموزشی را برعهده بگیرد. تیم سازنده به‌درستی رودخانه را نماد آبادانی یک منطقه نشان می‌دهد که بودنش برای هر سرزمینی یک نیاز اکولوژیک و تخریب آن از طُرق مختلف یک خیانت زیستی به چندین نسل است و به همین دلیل کارگردانی مستند هوشمندانه بود. اما در مورد محتوای اثر بهتر بود نویسندگان بر‌اساس تحقیق و پژوهش، فیلمنامه را می‌نوشتند اما در برخی پلان‌ها احساسات زیاد در متن سبب تولید یک سانتی‌مانتالیسم گنگ شده است که در میان تصاویر چندان مشخص نیست!

مستند رودخانه، دارای سینماتوگرافی زیبا با عکس‌های گسترده و پر جنب‌وجوش از زمین و آسمان است که با همراهی موسیقی به یک نمایش زیبا تبدیل شده که در چشم بیننده به یک تجربهٔ گرانبها ختم می‌شود. این مستند یک نامه‌ٔ عاشقانه در مورد یک عنصر مهم و حیاتی برای بشر است که در کل از پس بیان دغدغهٔ خود به شایستگی برآمده است. در یکی از پلان‌های نهایی، رودخانه به اقیانوس رسیده و اینجاست که راوی این جمله را هنرمندانه بیان می‌کند که «روح رودخانه اکنون برای همیشه گم شده، اما مرگ آن در اقیانوس تنها آغاز تناسخ آن است.» تولد دوبارهٔ رودخانه یک جریان پیوسته در زمین است که مستند به‌خوبی آن را به تصویر کشیده، به‌گونه‌ای‌که هر بیننده‌ای را می‌تواند به فکر وادار کند.

تماشای این مستند

About محسن تیزهوش

Check Also

بررسی تطبیقی فیلم پستچی ساخته داریوش مهرجویی با نمایشنامه وُیتسک نوشته گئورگ بوشنر

چکیده | نویسنده: محسن تیزهوش ادبیات تطبیقی به بررسی و مقایسه آثار ادبی از فرهنگ‌ها …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *