مستندهای بسیاری با تمرکز بر اقیانوس و تنوع زیستی درون آن ساخته شدهاند، اما «فاتوم» توانسته از آثار پیش از خود آشناییزدایی کند و روایت جدیدی از تحقیق و پژوهش را با فرمی تازه به بازار رسانههای خانگی عرضه کند. این مستند، روایتمحور است و بیننده را در فضایی داستانی قرار میدهد تا تماشاگر امروزی بتواند بهراحتی خود را با موضوع و راویان اثر همراه کند. نام اثر از «درک کردن» آمده و به فضای کار بسیار نزدیک است. در این مستند به کارگردانی «درو خانتوپولوس» قرار است با دو محقق همراه شویم که میخواهند نوای اعماق اقیانوس را رمزگشایی و با نهنگ گوژپشت ارتباطِ صوتی برقرار کنند.
دو تیم تحقیقاتی با مدیریتِ «میشل فورنت» و «الن گارلند» میخواهند تمام تلاش خود را برای یافتن بخش کوچکی از علم انجام دهند؛ حتی اگر در انتها شکست بخورند. آنان زنانی اکولوژیست هستند که آزادانه از فضای شلوغ شهری فاصله گرفته و در بخشهای مختلف ناحیه آلاسکا به تحقیق مشغول شدهاند. آنان میخواهند با نهنگ گوژپشت ارتباط برقرار کنند و بدانند که آیا میتوان از آواهایی که تولید میکنند، رمزی را برای تاریخ ثبت کرد؟
«فاتوم» راوی تلاشی قابل ستایش برای رسیدن به یک جواب علمی است؛ آیا نهنگها با یکدیگر حرف میزنند؟ آب، یک پنجرهٔ شفاف است، اما همزمان یک دیوار ضخیم هم است؛ تفسیر زبان دنیای طبیعی خیلی سختتر آن چیزیست که بشر به آن فکر میکند. گویی باید به فضای پیرامون زمین گوش بدهی تا شاید بتوانی از کهکشانی بیانتها، نوایی را کشف کنی؛ بیشتر به فیلم تخیلی میماند تا کاری بر بنیاد دانش. اما اینجا در «فاتوم»، خبری از تخیل نیست. آنان زندگی خود را در طبیعت نظاره میکنند و معنای زیستن را در حسی میبینند که نامش رهایی در محیط زیستِ حیوانی است که میلیونها سال جلوتر از انسان برای زیست خود به تکامل رسیده است.
اینجا زندگی زیبایی در جریان است؛ «میشل فورنت»، یک مأموریت علمی داشته و میخواهد با نزدیک کردن اسپیکرها به سطح آب و با پخش چند آهنگ ببیند که آیا نهنگ واکنشی به آن نشان میدهد یا نه؛ او بهدنبال سلامِ نهنگهاست. خودش نام این آوا را «واپ»، نامگذاری کرده و با بارها شکست همچنان امیدوار به یک واکنش کوچک است. آن سوی دیگر اقیانوس، «الن گارلند» در حال بررسی و یادگیری آوایی و تأثیر آهنگِ نهنگ گوژپشت است تا بتواند ارتباطات نهنگها را در ابعادِ فضا و زمان بسنجد.
مستند راه خوبی برای بیان دانش و تلاش این دو زنِ دانشمند فراهم کرده، دوربین چنان در اطراف این دو درحال کار است که بیننده خودش را همراه آنان دیده و غرق در فضای لانگشاتها و نماهایی که فقط به دردِ کارتپستالها میخورند، با زیست آنان همراه میشود. برای درک کردن طبیعت باید از خیلی چیزها گذشت؛ زیست اجتماعی در بین همنوع را پس میزنی و در کنار سایر موجودات به تفکر دیگری میرسی تا دریابی که در میان کوهها و کیلومترها آب، امنترین جای زمین، همینجاست. «فاتوم» همین را روایت میکند؛ یک فرهنگ اجتماعی در اعماق اقیانوس جاریست. آنچه که دانشمندان در مستند برای آن تلاش میکنند، نوای تازیانه نام دارد؛ نوایی که ناشی از یک فرهنگ تکامل یافته است که شاید ما انسانها میلیونها سال بعد بتوانیم به چنین فرهنگی دست پیدا کنیم.
درنهایت تلاشها منجر به کشف رازی میشود که خبر از یک تقاطع فرهنگی در بین نهنگها میدهد؛ فرهنگی که در سراسر زمین وجود دارد و آنها با یکدیگر سخن میگویند. نوای تازیانه همان سلامی است که پیچیدهتر از چند سال تلاش انسانیست. ارتباطات در بین نهنگها وارد فاز جدیدی شده و باید این تحقیق و پژوهش ادامه پیدا کند. مستند و دانشمندانش، بیننده را دست خالی رها نمیکنند؛ فاتوم راه را برای درک بیشتر فراهم کرده است.