«ساکنین زمین» نام مستندی است که در سال ۲۰۰۵ به پخش جهانی رسید اما هنوز هم میتواند در مفهوم و نماهای بصری وجدان خفتهی تماشاگران را بیدار کند؛ محور اصلی این مستند بر بهرهکشی بیرحمانه انسانها از حیوانات مکتی است و تمامی صنایع مرتبط با این موضوع را شفاف و بیرحمانه به تصویر کشیده و این نکته مثبت کار محسوب میشود.
اثری که «شان مونسون» با تلاش زیاد تولید کرد و «واکین فینیکس» گویندگی متن آن را به شایستگی اجرا نمود؛ سازنده اثر نزدیک به شش سال از عمر خود را برای ساخت این مستند صرف کرده و برای جمع آوری تصاویر مرتبط با مفهوم اصلی (کُشتارِ زیستمندانِ اهلی) متحمل آسیبهای مختلفی هم شده؛ از جمله نقدهای منفی و البته همراه با خشونت از سوی گروههایی که منافع خود را با پخش این فیلم در خطر دیدند!
با این همه تدوین، موسیقی و ساختارِ کارگردانی سبب شده تا کار به اوجِ تاثیرگذاری خود برسد. راشهای این مستند با تصاویر آرشیوی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و با فصلبندی هوشمندانه و متنی زیرکانه سر و شکلی منسجم یافته اند. با این همه یک تفکر در اثر سبب یک الیگارشی تصویری شده و آن افراط در حمایت از حقوقِ حیوانات است.
به نظر میرسد کارگردان تنها یک هدف داشته و آن سوق دادن تماشاگر به گیاهخواری بوده اما وجود شرارتهای انسانی در پلانهای مختلف اسباب آزار بیننده شده و همین سبب شده تا ارتباط بین اثر و مخاطب دچار یک عدم همراهی تاریخی شود؛ زیرا انسان معاصر نیازمند آگاهی و روشنگری است اما نه به وسیله خونبازی با طعم تهوع! همان سال اولِ اکران یکی از روزنامههای معروف آمریکایی (لسآنجلستایمز) نقد خود را چنین آغاز کرده بود که ” با دیدن این فیلم از انسانیت خود شرمنده خواهید شد؛ با این همه نمیتوان از افراط سازنده در نمایش بیپرده این همه خشونت به راحتی گذر کرد”.
این فیلم استدلال محکمی برای نوعی سازش در مورد بحث گوشتخوار/گیاهخوار ارائه نکرده و همین به مستند ضربه زده؛ در تمامی پلانها شکنجهی حیوانات را شاهد هستیم و تمام انرژی اثر بر روی عصبی شدن ببینده استوار است! نما به نمای مستند، نمایش یک فاجعه اخلاقی است که هر روز تکرار میشود؛ از کشتارگاههای “حلال” گرفته تا تجارت خز و پوست و استفاده از حیوانات به عنوان یک وسیله برای سرگرمی (باغ وحش) و حتی فرآینده آزمایش (که شدیدترین آزار و مرگ را به همراه دارد) به نام علم نشان داده میشوند.
ایراد اصلی این مستند نداشتن یک روایت منسجم است؛ همه چیز در پلانهای شلخته ختم شده و تنها حال مخاطب را بهم میزند. با اینکه مستند بسیار ساده ساخته شده و ادعایی برای به رخ کشیدن تکنیک و یا سبک نداشته اما رویکرد سیاسی آن از موضوع محیطزیست فراتر رفته و همین جای تامل دارد! تمامی نماها مهم هستند و آموزنده که با تصاویر وحشتناکی که از طریق لنز دوربینی ثابت گرفته شده، تغذیه میشوند.
مستند روای یک پیام انسانی است؛ شفقت و همدلی در مورد حیوانات را فراموش نکنیم. تماشای این مستند بیننده به جهت تفکر به چالش کشیده تا شاید در سبد غذایی خود مقداری صدای بیصدایان (حیوانات) را شنیده و دست از گوشتخواری بردارد. ساکنین زمین را می توان با رعایت سنین حساس به خشونت، در مراکز آموزشی نمایش داد به امید تحول و بازگشت به پایداری طبیعت.
درباره وابستگی مطلق بشر به حیوانات ( غذا، پوشاک، سرگرمی و تحقیقات علمی) باید بیشتر تفکر کرد و برای کاهش ردپای اکولوژیکی تلاش نمود. با تمامی نقدهایی که به این اثر وارد است اما جامعترین مستندی است که تا به حال در مورد ارتباط بین طبیعت، حیوانات و منافع اقتصادی انسان تولید شده و شاید این نگاه که کارگردان که قصد ترساندن بیننده را داشته کمی افراطی باشد و او به سبک خودش! آموزش را هدف قرار داده.
به هر حال صنعت مصرف محصولات حیوانی بی رحمانه حیوانات را به مسلخ می برد و این برای سقوط ارزشهای انسانی کفایت میکند؛ مستند، روایت یک جنایتِ مطلق است و باید نسبت به مفهوم اصلی آن حساس شد؛ شاید بهترین مستند با رویکرد محیطزیست نباشد، اما تاثیرگذاری آن قابل کتمان نبوده و تماشای آن بسیار دشوار است.