در یک قرن اخیر سینمای جهان فرازونشیبهای بسیار متفاوتی را تجربه کرده و صنعتیشدن آن سبب فاصله گرفتن از جامعه شده است. با اینهمه در میان فیلمسازان همواره رویکرد تعهد و روشنبینی وجود داشته. سینمای سبز یکی از مهمترین اتفاقات انسانیست که دغدغه طبیعت را جدی گرفته که همین میتواند راهی بهسمت پایداری در توسعه را زنده نگه دارد. سینمای سبز که با عنوان تولید فیلم پایدار نیز شناخته میشود، در فرم و محتوا از ساختاری متفکر برخوردار است و برای به حداقل رساندن تأثیرات محیطزیستی و اجتماعی تلاش میکند. شیوههای سازگار با محیطزیست در تمام مراحل تولید، از پیشتولید تا پس از تولید، با هدف کاهش ردپای کربن، حفظ منابع و تقویت تأثیرات مثبت در جوامع است. سینمای سبز یکی از جنبههای کلیدی توسعه پایدار است که مدیریت مسئولانه منابع را ترویج میدهد و پیامدهای محیطزیستی و اجتماعی صنعت فیلم را کم میکند.
ردپای کربن یکی از چالشهای اساسی زمین است که در فعالیتهای مختلف حجم زیادی از گازهای گلخانهای به جو میرسند و چرخه زیستی را مختل میکنند. فیلمسازی سبز، انتشار کربن را از طرق روشهای مختلفی مانند استفاده از وسایل نقلیه کممصرف، به حداقل رساندن سفر و بهینهسازی مصرف انرژی در تولید، کاهش میدهد. همچنین، با استفاده مجدد از مواد، اجتناب از پلاستیکهای یکبارمصرف و اجرای استراتژیهای کاهش ضایعات، حفاظت از منابع را ترویج میدهد. این رویکرد سینمایی مزایای اجتماعی و اقتصادی نیز در پی دارد که میتواند با استخدام ساکنان محلی، استفاده از تأمینکنندگان محلی و به حداقل رساندن تأثیر فیلمبرداری بر محیطزیست به جوامع محلی سود برساند. همچنین، میتواند از طریق توسعه فناوریها و خدمات پایدار، فرصتهای اقتصادی جدیدی را در صنعت فیلم ایجاد کند.
اجرای نورپردازی، تجهیزات و شیوههای ساختمانی کممصرف میتواند مصرف انرژی را بهمیزان قابلتوجهی کاهش دهد. برنامههای جداسازی و بازیافت پسماند و همچنین، بررسی مواد و بستهبندیهای جایگزین، میتواند ضایعات را به حداقل برساند. انتخاب گزینههای حملونقل پایدار، مانند وسایل نقلیه هیبریدی یا برقی و بهینهسازی مسیرها میتواند انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد. همچنین، انجام اقداماتی برای صرفهجویی در مصرف آب در صحنه و در حین تولید میتواند منابع آب را هم حفظ کند. در بخش تولید میتوان به استفاده از مواد بازیافتی و پایدار برای صحنهها، وسایل صحنه و لباس اولویت داد که باز هم در کاهش مخاطرات محیطی مؤثر است. به صفر رساندن مصرف کاغذ در دکوپاژ، میزانسن و استوریبردها هم سودمندیهای لازم را به ارمغان میآورد. در سینمای سبز میتوان با کمک جوامع محلی روایتهای جدید را یافت و این بهمعنی جذاب شدن پیرنگهای داستانی است.
سینمای سبز فقط برای کاهش اثرات منفی نیست؛ با پذیرش شیوههای سبز، صنعت فیلم میتواند به تلاشهای گستردهتر در توسعه پایدار کمک کند و فرهنگی آگاهتر به محیطزیست ایجاد کند. این یک افسانه است که پایداری هزینه دارد؛ در روزگاری که تولید یک اثر سینمایی به میلیونها دلار نیاز دارد، رویکرد سبز میتواند در کاهش هزینهها نقشی غیرقابلانکار بازی کند. از سویی، برگزاری فستیوالهای جهانی فیلم برای پذیرش چنین تولیداتی نیز برای تداوم این رویکرد لازم است.
ما در عصر گذار زندگی میکنیم. میزان منابع سوخت فسیلی بهسرعت در حال کاهش است، این بدان معناست که باید آنچه استفاده میکنیم، بسیار کارآمد باشد. این روزها فیلمسازی سبز ریشه در مفهوم اقتصاد گردشی دارد که در آن هیچچیز هدر نمیرود. این اغلب منجر به نوآوریها و فرصتهای خلاقانه میشود. هر کسی نقشی برای ایفا کردن دارد و صنعت فیلم نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ زیرا سهم عمدهای در آلودگی محیطزیست دارد.
محسن تیزهوش