جامعهٔ جهانی از تغییر چهرهٔ زمین بیخبر مانده است. آنقدر اخبار زودگذر، بیاثر، کمعمق و فستفودی از طریق ابزارهای مجازی گسترش یافته که دیدن و تفکر در آثاری که حرف برای گفتن دارند، به درصدهای پایینی رسیده است. یکی از آثاری که میتواند در نوع زندگی انسانها اثر بگذارد، فیلم از «غذا تا انقراض» است.
این اثر در ژانرِ مستند، محصول سال ۲۰۲۱ کشور انگلستان به کارگردانی «لودو براکوی» و «اتو براکوی» است که راوی آن چهرهٔ شناختهشدهٔ جهانِ سینما، «کیت وینسلت» است و نسخهای که در ایران منتشر شده با روایتِ «شبنم مقدمی» از طریق پلتفرمهای مختلف در دسترس همگان قرار دارد.
در این مستند به سرزمینهای مختلف سفر کرده و با افرادی آشنا میشویم که دغدغهٔ زمین و انسان را دارند. از سوی دیگر کسانی را میبینیم که با تعارض منافع، روبهروی دوربین قرار میگیرند و با تمامِ توان سعی میکنند همهچیز را عادی جلوه دهند. اینک در شرایط کاملاً حساس تاریخی به سر میبریم. شهوتِ پول و قدرت، شدتِ انقراضِ ششم را به حداکثر رسانده است!
در حال حاضر با چالش زمین روبهرو هستیم. مستند آگاهانه از کوچک شدن جنگلها خبر میدهد. از سرزمینی همچون برزیل شروع میکند و این جمله از فردی ناشناخته که میگوید چرا دنیا دست از سر کشور ما برنمیدارد؟ آنها میخواهند به غارتِ زمینها ادامه دهند تا فضا برای گسترش دامپروری مهیاتر شود. زمین در محاصرهٔ افرادی است که چهره ندارند و تنها به پول بیشتر فکر میکنند. در بین آنها حرف زدن از نسلهای آتی کاری بیهوده است.
مستند در بیان نکات علمی، کمنظیر عمل کرده و گاه که بیمِ افتادن در ورطهٔ احساسات میرود، با کمک از اساتید دانشگاه و آگاه به شرایط، فرم را به تلنگر زدن به بینندهٔ شتاب میدهند. مستند در بیان حقیقت شجاعانه عمل کرده و ریتم اثر کاملاً در خدمت محتواست.
موسیقی و تدوین به یاری سازنده میآیند تا دستش برای اثربخشی لبریز از پلانهای مؤثر در بیدار کردن مخاطب باشد. از پاکتراشی جنگلها تا دامپروری و تغییراقلیم تا آبزیپروی همگی در کنار هم به تصویر در میآیند تا به مخاطب بگویند که هنوز هم میتوانی با تغییر رژیم غذایی، خودت را نجات دهی. مستند در برخی لحظات کوبنده عمل میکند؛ آنجا که جملهٔ «عاقبت تغذیه ما را خواهد کُشت» با کمک تصویر، معنایی گفتگومحور مییابد و بیننده نمیتواند به سَبدِ غذایی خود فکر نکند. بیشک به تأخیر انداختن موج بعدی انقراض، عملی مؤثر در مفهوم این مستند است.
این یک پلان ارزشمند است؛ دیگر با رؤیا نمیتوان کاری برای زمین کرد؛ تنها کاهش ردپای اکولوژیکی چارهساز است. مستند در ضرباهنگ تصویری کم نمیگذارد. همهچیز در خدمت یک رشدِ زندگی بهتر و سالم است، اما بشر نمیخواهد باور کند که میتواند پروتئین و امگا۳ و انواع چربی را از طریقِ گیاهان نیز به دست آورد. سنت هزارانساله در مصرف گوشت، حتی مرغ و ماهی، بدن ما را به انواع آنتیبیوتیک مقاوم ساخته و موج بعدی همهگیری در زمین میتواند مرگومیر بیشمار انسانها را به انقراضی همیشگی نزدیک و نزدیکتر کند. این سؤال که جان انسانها و تغییر سبک زندگی جوامع بومی در نقاط مختلف زمین برای اهالی سیاست و قدرت و پول مهم است یا خیر، پاسخی روشن دارد؛ آنها بیامان تخریب میکنند، همین!
اگر ما انسانها نوع تغذیه را مثلاً به «وگان» تغییر دهیم، تأثیر بسیار زیادی بر کاهش گازهای گلخانهای، طولانی شدن عمر خودمان، تضمین زیستی سایر جانوران و نگهداشت کُره مَسکون برای نسل آتی خواهیم داشت.
همزمان با مشاهدهٔ این مستند میتوان به گلستانِ سعدی فکر کرد. در باب هفتم در تأثیر تربیت و گفتوگوی درگرفته بین یک آقازاده و یک دانشمند به این مصراع میرسیم که «چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن»، اما عاقبت آن آقازاده به کار خود ادامه میدهد تا به فرجامی تکاندهنده میرسد.
این حکایت امروز ماست که گمان میکنیم همهچیز عادیست، اما این یک توهم عمیق است. شاهکلام مستند این است که هنوز اندک فرصتی برای بازگشت به اصل پایداری وجود دارد. آیا عمل خواهیم کرد؟