با نگاهی به شرایط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و در کل توسعه ناپایداری که برای ملت ایران شکل گرفته و از بین رفتن بخش بسیار مهمی از زیستگاه های آبی کشور که به نقطه شکست رسیده اند، پیش بینی این رخداد که در طی بیست تا سی سال آینده جمعیت زیادی از فلات مرکزی ایران راهی زاگرس شوند، چندان دور از ذهن نبوده و این اتفاق حاصل سالها بی توجهی به توان اکولوژیک سرزمینی است که منابع آن غارت شده است.
با این همه، اگر امکان پرواز بر فرازِ رشته کوه های زاگرس را داشته باشید با نمایی سراسر سپید روبرو خواهید شد؛ بارش برف و باران نسبت به سالیان گذشته بسیار خوب بوده و اگر شرایط برای راهبردهای آبخیزداری و آبخوانداری فراهم شود، جان گرفتن دوباره عناصر مهم در تشکیل خاک حتمی خواهد بود. هنگامی که تنها هدفِ از مدیریتِ سرزمین برداشت های به دور از یک برنامه بلند مدت باشد، شرایط زیستی به سمت نابودی حرکت کرده و فرصتی برای بازسازی در اختیار طبیعت قرار نمی گیرد.
به زبانی ساده، ما منابع طبیعی بسیاری را از دست داده ایم زیرا هیچگاه برنامه عمیق و علمی برای حفاظت از اندوخته های زیستی در این سرزمین وجود نداشته است. با این همه محیط زیست ایران و مردم و تمام تنوع زیستی آن به سختی زنده هستند و باید به دنبال راهکاری برای “زیستن” باشیم. در همین راستا، از بارش های این سال آبی نمی توان به سادگی گذشت اما همچنان گسترش زمین های کشاورزی بر مدارِ ناپایداری چرخیده و ساخت و آبگیری سازه های آبی نسبت به هدر رفت میزان بسیار بالایی از این منابع می تواند این بارشها را به “هیچ” تبدیل کند! بی شک برای حفاظت از داشته های زیستی و طبیعی استان های زاگرس نشین باید یک برنامه جامع وجود داشته باشد اما آنچه که از شرایط می توان برداشت کرد، نبود برنامه و تفکری است که مبتنی بر علم و آگاهی از عمق فضای حاکم بر منابع زیستی است. دیریست که اینجا همه چیز در سطح باقی مانده است؛ فعالیت های علمی مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی اگر به صفر نرسیده باشند، بی شک راکد ترین دوران خود را تجربه می کنند.
به دیگر سخن، اقلیم کوهستانی زاگرس نیازمند بررسی های دقیق اکولوژیکی و هیدرولوژیکی است و اینک که بسیاری از منابع طبیعی و زیستگاه های آبی و خشکی خود را از دست داده و به جای آن شاهدِ اقدامات نمایشی و سطحی و بیهوده است. کشاورزی سنتی و اشغال زمین های ملی و تخریب تنوع گیاهی و فرسایش خاک و هدر رفت منابع آبی حاصل مدیریت بدون پشتوانه علم است. از همین سو، همواره این جوامع محلی هستند که بیشترین آسیب را از تخریب محیط زیست دیده و به دلیل بروز و تشدید مشکلات اقتصادی به سمت شهرها، کوچ اجباری کرده و همین اقدام، راه را برای مصرف گرایی بیشتر و تحمیل فشارهای اجتماعی و فرهنگی باز گذاشته است. با بررسی شرایط بیهوده نیست اگر سخن از ورشکستگی زیستی به میان آورده و آمارهای مستند را به گواهی این حقیقتِ تلخ بگیریم که بسیاری از خط قرمزهای اکولوژیکی با سرعت رد شده و هنوز هم اسمی از یک برنامه جامع و مانع برای حرکت به سمت توسعه پایدار در میان نیست.
تغییرات آب و هوایی، از بین رفتن منابع و کاهش شادابی سرزمینی جدی است و باید برای آنها راهکار داشته باشیم وگرنه در آینده ای نچندان دور به پرداخت مالیات های زیستی محکوم خواهیم شد؛ مثل سیل و خشکسالی، افزایش فقر و حاشینه نشینی و کوچ های بیشتر و بیشتر. اینکه بسیاری از زیست اندوختههای ژنتیکی ایران فدای سطحی نگری در رفتارهای بیهوده شده اند را نمی توان کتمان کرد و حرکت برای بهبود شرایط زیستی را هم نمی توان آسان تصور کرد.
در همین راستا، باید گروهی متشکل از جامعه شناسان، اقتصاددانان و اکولوژیست برای نگارش یک برنامه آینده محور جمع شده و همزمان سرنوشتِ نسل حاضر و آتی را با بهترین شکل ممکن در نظر بگیرند. زاگرس از دور زیباست، تنها تیتری برای جذب مخاطب نبوده و برگرفته از عمق تخریب ها با منشا انسانی است زیرا بسیاری از منابع طبیعی زاگرس دچار تنش شده اند. اگر زاگرس از دست برود، آرامش ایران و ایرانی به سراسر تشویش تبدیل خواهد شد. این نکته نیز قابل بیان است که چقدر جای خالی تشکل های مردم نهاد حامی زاگرس پیداست و رسانه هایی که واقعا مشکلات زیستی را تحلیل و بازتاب دهند. از سوی دیگر متولیان نظارتی و حفاظتی نیز به جای پرداختن به مباحث مهمی همچون تنوع زیستی، آب، خاک و میزان بارش های جوی، بیشترین انرژی خود را برای کارهای نمایشی و چشم پوشی از انقراضِ زیستمندان و تخریبِ گونه های گیاهی به کار بسته اند.
در حقیقت عملکرد خنثی این دستگاه ها در برابر متجاوزین به طبیعت اثری منفی بر روی روند طبیعی زاگرس بر جای گذاشته که می توان به قاچاق درخت بلوط، گونه بی نظیرِ سنجاب، از بین رفتن پوشش مرتعی و ناپایداری خاک اشاره کرد. در کلام آخر، محیط زیست این سرزمین به برنامه نیاز دارد، برنامه ریزی دقیق و جامع برای پنجاه سال آینده؛ بدون برنامه همه چیز در این خانه از بین خواهد رفت.